مهربانمهربان، تا این لحظه: 16 سال و 14 روز سن داره

مهربان من

ارزوی مهربان

دختر مامانی به تازگی مهد کودکتو عوض کردم واومدی امید مادر البته به میل خودت بود واونجا رو دوست داری.عاشق بیرون از خونه ای وتو خونه بند نمی شی.اگه خونه باشی میری پیش النا و شیما.اینا دوستات هستن وکلی هم ازت بزرگترن .تازه کلاس ایروبیک کودکان هم میری و کلی حرکات ورزشی یاد گرفتی. تازه قراره که کلاس زبان و نقاشی هم بری.خدارو شکر فعال هستی و علاقه مند امیدوارم همیشه همین جور باشی گلکم.راستی امشب شب ارزوهاست تو از خدای مهربون چی می خوای؟
19 خرداد 1390

بدون عنوان

دختر گلم این روزاحسابی سرت شلوغه آخه مامان جون و بابا جون دزفول اینجا هستن وتو حسابی بت خوش می گذره منم یه نفسی می کشم دیروز هم خونه خاله بودیم وجشن روز مادر برا مامان جون گرفتیم بابایی هم امروز اومده وتو حسابی خوشحالی بابا یی هم برات پسته اورده که تو دوست داری.یه کوچولو حالت بده چون سرما خوردی البته خفیف ولی خوب من نگرانتم امیدوارم زود خوب بشی.حالا هم رفتی تا با مامان جون بخوابی ولی کو خواب فعلا شونه اوردی موهامونو شونه میکنی . ...
8 خرداد 1390

بدون عنوان

دختر گلم امروز خیلی هوا گرمه وما رفتیم حمام اب بازی تو هم کیف کردی حالا هم رفتی خونه کیارش کوچولو که ١سالشه و همسایمون هستن.خیلی بازی رو دوست داری وخیلی به بچه ها علاقه داری راستی فردا روز مادره تو مهد به شما یاد داده بودن که تبریک بگی وتو قاطی کردی وگفتی مامان تولدت مبارک بعد هم تو خونه گفتی مامان فردا روز معلمه؟الهی قربونت برم. قراره که تو کلاس تابستونی مهد شرکت کنی امید وارم دوست داشته باشی.خوب مامانی من دیگه کار دارم  باید برم.بووووووووووووووووووووووس* ١٠٠٠٠ ...
2 خرداد 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربان من می باشد